جمعه 20 بهمن 1391-23:9
"لالههاي خيال" ابدي شد
به بهانه درگذشت استاد فخرالدین سورتیجی(2)/پس از چاپ كتاب "لاله های خیال" با كلام پرمهر و مهربان خود موجب دلگرمي ما بودند و روزي هم كه ما براي اداي احترام به منزل شان رفتيم، با شوقي وافر از كتاب شان حرف ميزدند؛گويي كه از فرزند تازه متولد شدهاش حرف ميزند.
مازندنومه،فریده یوسفی،پژوهشگر و مدیر انتشارات شلفین:خبر ناگهاني بود. خالق "لالههاي خيال" به لالهها پيوست.
در آخرين ساعات نمايشگاه كتاب بود كه دكتر عشريه اين خبر تكاندهنده را به من داد. چند ساعتي گذشت و من هنوز در بهت و اندوه اين فقدان، قلم به دست گرفته، خاطرات آشناييام را با اين مرد بزرگ حوزه شعر و ادب مازندران، مرور ميكنم. به قول آقاي علی صادقي نميشود از كنار مرگ اين مرد بزرگ به سادگي عبور كرد.
استاد فخرالدين سورتيجي از پشتوانههاي فرهنگ و ادب مازندران بود و شاگردان زيادي در محضر ايشان، ادب آموختند.
استاد را از سال هاي جواني ميشناختم ولي چاپ كتاب "لالههاي خيال"در انتشارات شلفین بهانهاي شد تا از نزديك با ايشان گفتگو كنم.
با وجودي كه سامان سورتيجي فرزند اهل قلم استاد، پيگير كار كتاب لالههاي خيال پيش و پس از چاپ بودند اما خود استاد براي حذف و اضافه محتواي كتاب به همراه آقاي بديعي يار و غمخوارش، بارها به دفتر انتشارات شلفين آمدند و ما را مورد لطف و مرحمت بزرگوارانه قرار داده، مدام يادآوري ميكردند كه فعاليتهاي فرهنگي كاري سترگ است و براي تداوم اين فعاليتها دعا ميكردند.
و ما شرمنده از اينكه نميتوانيم خودمان به خدمت استاد برويم تا ايشان با وضعيت نامناسب جسمي خود رنج آمدن را تحمل نكنند.
پس از چاپ كتاب نيز با كلام پرمهر و مهربان خود موجب دلگرمي ما بودند و روزي هم كه ما براي اداي احترام به منزل شان رفتيم، با شوقي وافر از كتاب شان حرف ميزدند؛گويي كه از فرزند تازه متولد شدهاش حرف ميزند.
ياد و خاطش گرامي باد!
دل زخوبان مجازي همه جا روي بتافت تا كه دلباختهي شاهد بالا گرديد